غزل  غزل ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

قدم به قدم با غزل ژیگولی مامان

روزهای 29 هفتگی

1391/9/28 10:22
نویسنده : naghmebanoo
872 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر ناز من

چه خبرا؟   خوبی؟ خوش میگذره؟

از دیروز تا حالا گلوم درد بدجوری داره. که تا بالای معده ام میرسه. دکتر گفت درد از مری هست که به خاطر بزرگ شدن شکمم معده ام داره به مری فشار میاره. بعد پشتم هم درد میگیره. همش انگار یه چیزی تو گلوم گیر کرده. حالا فعلاً دکتر گفته شربت آلومینیوم ام جی اس بخورم. یه کمی اثر کرده.

این روزا برف میبارهزبانکده محصل ، یه هیجانی به شهر داده. ای کاش یه روز میرفتیم برف بازی. چیزی هم به شب یلدا نمونده دخترم.

منم که به امتحانهای ترم نزدیک شده ام و نمیدونم اصلاً چیکار کنم. لای کتابهارو هم باز نکردم. سر کلاسها هم که نرفتم. آخه مگه این کار شرکت جونی میذاره واسم که بخوام به درسهام برسم.

حالا تصمیم گرفتم امشب دیگه برم سر کتابها. هر درسی رو برسم تموم کنم میرم امتحان میدم بقیه رو هم حذف میکنم. دلم نمیاد کل درسها رو حذف کنم. دیشب دائی پیمان داشت درس میخوند. امروز امتحان داشت . فیزیک مکانیک. کلی حسودی ام شد.  زبانکده محصل

خاله الهام هم که داره واست یه بلوزدامن میبافه. میگه هی میبافم  و هی قربون صدقه اش میرم. 

الان بابایی میاد دنبالم بریم خونه. فعلاً خدافظ دخی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ناهید
29 آذر 91 13:50
محفل آریائی تان طلائی، دلهایتان دریائی شادیهایتان یلدائی، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورائی