عیدغدیر و اسم دخترمون

سلام عزیزم

در چه حالی ؟ خوش میگذره بهت؟

اول از همه عید همگی مبارک.. (البته با تاخیر)

این روزا که خیلی شیطونی میکنی، قربونت برم من.یه لحظه هم آروم و قرار نداری.  گاهی فکر میکنم میخوای یه چیزی بهم بگی. امروز یه صحبتهایی تو شرکت شد که من خیلی ذوق کردم از همون موقع تو هم شروع کردی به شیطنت. الان دو سه ساعت گذشته اما هنوز داری خوشحالی میکنی.

فرشته من، واسه مامان بابا دعا کن که به چیزی که میخوان برسن تا هرسه تایی خوشحالتر بشیم.

 شب عید غدیر اسمت رو تعیین کردیما گلم .بابا نظرش این بود که اسمت رو من بذارم. دو روز پشت سر هم باباجونی به من اصرار کرد که اسم منتخب رو اعلام کنم.  آخه میگفت فامیلیش که از من بهش میرسه حالا اسمش از تو باشه. اما من سعی کردم تا اونجایی که میشه بابا جونی هم راضی باشه. تازه میگفت اگه بین دو تا اسمی که شک دارم هردوتا رو یه جور دوست دارم بذاریم تو قرآن و عزیزجون که سیده ازاون تو دربیاره. شب عید غدیر هم هست شگون داره. اما من بازم فکر کردم و خودم این اسم رو بیشتر می پسندیدم.

 و اسمی که بالاخره انتخاب کردیم:

      غزل   

امیدوارم اسمت برات اومد داشته باشه و به قول بزرگترا نامدار بشی .